13/33!!!داریم واقا؟
۱سال قبل: روزی بارانی است نزدیک به ۲۰ دانشجوی عمران در یک اتاق به مثال خانه ی مورچه جمع شدند آن هم برای انتخاب دبیر انجمن اتفاق وهمدلی وصمیمت در اکثر بچه ها دیده میشد. نه از سازه های بتن آرمه خبری بود و نه از سازه های فولادی فقط صحبت از استاتیک و مصالح شناسی است. راستی زوج وفرد هم نداشتیم . عمران جوان هم به قربونش برم هنوز به دنیا نیامده اما در گوشه ای فردیست با چشمان مرموز که میتوان فکر تشکیل یک سایت را در آنها دید. طرز فکراکثر بچه ها درباره ی انجمن این بود: جایی که در آن جمع میشویم به دور از دغدغه ها و درس ومشکلات چند صباحی با همیم و سپس میرویم و احیانا اگر مشکلی بود به آن هم میرسیم.سپس با یک رای گیری به سادگی رایگیریهای شورای آرد ونان در عرض سه سوت یکی از بچه ها با اکثریت آرا موفق به کسب کرسی دبیری شد. روزها روزهای ساده ای بود....
زمان حال: مدتی است باران نیامده ووضع آب در کشور از سال قبل بددتر شده که در یکی از همین روزها چهل تا پنجاه نفر از بچه ها ی رشته ی عمران بعد از حواشی بسیار برای انتخاب دبیر انجمن دور میزی که از بچگی در اخبار دیده بودم ودوست داشتم از نزدیک ببینم جمع شده اند . جلسه کاملا جدیست وهیچکس شوخی ندارد.رقابت شدید شده وهمدلی سابق کمتر دیده میشود. از نظر اکثربچه ها انجمن جایی است که هرکس بتواند برآن تسلط یابد قدرتی برابر با رئیس دانشگاه دارد. در گوشه ای اما فردی است که در چشمان مرموزش میتوان دید می خواهد همچنان سایت را در دستان خودش نگه دارد. کاندیداها ۲ نفر بودند ودر فکرشان فقط توسعه وآبادانی و سازندگی بود با نگاهی به دوردستها .ودرحالی که لابیهایشان را انجام دادند تقریبا از انتخواب خود مطمئن بوده وبه فکر این بودند که چه کسانی رادر کابینه ی خود قرار دهند که ناگهان قانونی عجیب وقریب که از مخیله ی آقایان تراوش کرده بود همه جیز رادگرگون کرد. بنابر این قانون دبیر باید کسی باشد که معدل ترم قبلش از معدل رشته بیشتر باشد.یعنی۳۳/۱۳ که برای رشته ای مثل عمران بیشتر شبیه به یک شوخی بود. انصافا بعد از قانون اجباری شدن کلاه برای رانندگان موتور و قانون منع شنا در سدهای آبی این ظالمانه ترین قانونی بود که تابه حال دیده بودم. ونه تنها آندو کاندید این شرایط رانداشتند بلکه هیچیک ازحظار هم هنوز به چنین افتخواری نرسیده بودند.که ناگهان صدای در بلند شد واز افق جواد کتابی آمد با معدل بالاتر از ۱۳/۳۳ آمد. هر چند جاداشت وی را به خاطر آن معدلش همانجا داداگاه صحرایی کنیم ولی اینکار را به وقت دیگری موکول کرده واو رابه گود آوردیم تا اینکه با رای بیشتر نسبت به کاندید دیگر به عنوان دومین دبیر انجمن عمران انتخاب شد.مطمئنا حظور این پسر اسد آبادی با وجود تمام مشکلات وشورشها میتواند به رونق انجمن کمک کند. کما اینکه پس از انتخواب وی بازار دلار وارز به آرامش رسیده وروابط با رشته های دوست وبرادر همسایه روبه بهبودی رفت.
یکسال بعد:به دلیل خشکسالی وکمبود بارش آب جیره بندی شده . در محوطه ی بیرون دانشگاه دوگروه برای تصاحب منصب دبیری انجمن عمران باهم می جنگند. وبا ادوات جنگی به هم یورش میبرند. مصدومان که اغلب یا تیر خورده اند یا باچاقو زخمی شده اند به کانون حلال احمر دانشگاه برده میشوند. از نظراکثر رزمنده ها انجمن عمران جایی است که دبیر آن قدرت رئیس جمهور رادارد. در گوشه ای ازمیدان جنگ فردی است با چشمانی نه مرموز بلکه خسته که درآنها میتوان دید سایت را ازدست داده است...